چگونه یک مقاله را بخوانیم؟

مقاله ای که پیش رو دارید نوشتهٔ آقای دکتر کِشاو (Dr. Keshav) از دانشگاه واترلوی کاناداست. از دوست خوبم آقای محمّد حیدری که این مقاله را معرفی کردند و همچنین از آقای دکتر کِشاو که اجازهٔ ترجمهٔ مقاله را به بنده دادند، بینهایت سپاسگزارم.

پژوهشگران زمان بسیار زیادی را صرفِ خواندنِ مقالاتِ پژوهشی می کنند. با این حال، مهارتِ خواندن به ندرت آموزش داده می شود که این امر موجبِ اتلافِ انرژیِ فراوانی می شود. در این مقاله یک روشِ سه مرحله ایِ کارآمد را برای خواندنِ مقالاتِ پژوهشی معرفی می کنم. همچنین روشی را برای مطالعاتِ پیشینهٔ تحقیق شرح خواهم داد.

مقدّمه
پژوهشگران به دلایلِ مختلف همواره بایستی مقالات را بخوانند از جمله: مرور برای آمادگی در کنفرانس یا کلاس؛ آگاهی یافتن از موضوعاتِ اخیر در حوزهٔ کاریشان؛ یا انجامِ مطالعاتِ پیشینهٔ تحقیق در یک حوزهٔ پژوهشیِ جدید. یک پژوهشگرِ نوعی شاید صدها ساعت از هر سال را به خواندنِ مقالات می پردازد.

یادگیریِ روشِ کارآمدِ خواندنِ مقالات یک مهارت بسیار ضروری است که به ندرت آموزش داده می شود. دانشجویانِ سالِ اول تحصیلات تکمیلی مجبورند با سعی و خطا آن را یاد بگیرند. آنها زمان بسیار زیادی را در فرآیندِ این کار تلف می کنند و اغلب اوقات ناکام و ناامید می شوند.

سالهای زیادی است که روشی ساده را برای مطالعهٔ کارآمدِ مقالات به کار برده ام. این مقاله شاملِ روشی سه مرحله ای برای خواندنِ مقالات و کاربرد آن در مطالعاتِ پیشینهٔ تحقیق است.

روشِ سه مرحله ای
ایدهٔ اصلی این است که بجای شروع از ابتدا و خواندن تا انتها، یک مقاله را در سه مرحله بخوانیم. هر مرحله اهدافِ خاصی را دنبال می کند و پایه ای برای مرحلهٔ بعد از خودش است. مرحلهٔ اول یک ایدهٔ کلی از مقاله را به شما می دهد. مرحلهٔ دوم به شما اجازه می دهد تا محتوای مقاله را دریافت کنید و مرحلهٔ سوم کمک می کند تا مقاله را بطورِ عمقی درک کنید.

مرحلهٔ اول
نگاهی سریع به مقاله بیاندازید تا ایدهٔ کلیِ آن را بدست آورید. تصمیم با شماست؛ می توانید چند نگاه سریع دیگر نیز داشته باشید. این مرحله حدود پنج تا ده دقیقه طول می کشد و شامل گامهای زیر است.
1- به دقّت عنوان، چکیده و مقدمّهٔ مقاله را بخوانید.
2- عناوین بخشها و زیربخشها را بخوانید ولی از خواندن بقیّهٔ موارد صرفنظر کنید.
3- نگاهی سریع بر محتوای ریاضی (در صورت وجود) بیاندازید تا شالوده و اساسِ تئوری مطرح شده را دریابید.
4- قسمتِ نتیجه گیری را بخوانید.
5- نگاهی سریع به مراجع داشته باشید و بطور ذهنی مقالاتی که قبلاً خوانده اید را مشخص کنید.

در انتهای این مرحله شما بایستی بتوانید به پنج دسته از سؤالات در مورد مقاله پاسخ دهید:
1- طبقه بندی: چه نوع مقاله ای است؟ یک مقالهٔ اندازه گیری؟ تحلیلی از سیستم موجود؟ توصیفی از یک نمونهٔ اولیهٔ تحقیقاتی؟
2- زمینه: کدام مقالات با آن مرتبط هستند؟ برای تحلیلِ مسئلهٔ مطرح شده از کدام اصولِ تئوری استفاده شده است؟
3- صحّت: آیا فرضهایِ صورت گرفته معتبر هستند؟
4- کمک به علم (contibution): آیا مقاله سهمی در پیشبردِ علم دارد؟
5- وضوح: آیا مقاله به خوبی نوشته شده است؟

با اطلاعاتِ فوق می توانید تصمیم بگیرید که دیگر مقاله را نخوانید (آن را چاپ نکرده و از درختان محافظت کنید). ممکن است مقاله برایتان جالب نباشد؛ اطلاعاتِ کافی در حوزهٔ مقاله نداشته باشید؛ و یا اینکه نویسندگان فرضهای نامعتبری را در نظر گرفته باشند. برای مقالاتی که در حوزهٔ کاری شما نیست و ممکن است روزی به دردتان بخورد مرحلهٔ اول کافی خواهد بود.

ضمناً هنگام نوشتنِ مقالات، این انتظار را داشته باشید که خوانندگان یا داورها تنها یک نگاه سریع بر آن داشته باشند. دقّت کنید که عناوین بخشها و زیربخشها مرتبط و منسجم باشند و چکیده های دقیق و جامعی بنویسید. اگر داوری نتواند جانِ کلام مقاله را در نگاهی کلی دریابد به احتمالِ زیاد آن را رد خواهد کرد و اگر خواننده ای نتواند در پنج دقیقهٔ اول نکاتِ اصلی مقاله را دریابد به احتمالِ زیاد هرگز آن را نخواهد خواند.

مرحلهٔ دوم
در این مرحله مقاله را با دقّتِ بیشتری بخوانید ولی از جزئیاتی مانند اثباتها صرفنظر کنید. از نکاتِ کلیدی یادداشت بردارید و یا مقاله را حاشیه نویسی کنید. دومینیک گراسمان از دانشگاه اُگسبورگ در این باره می گوید: “شما ممکن است بخواهید از واژه هایی که متوجه نمی شوید یادداشت بردارید و یا سؤالاتی را برای پرسش از نویسندگان آماده کنید.”

1- با دقّتِ فراوان به تصاویر، نمودارها و دیگر شکلهای مقاله نگاه کنید. مخصوصاً در شکل رسم شده دقیق شوید. آیا محورها بطورِ مناسبی نامگذاری شده اند؟ آیا نتایجی که با نوارِ خطا (error bar) نشان داده شده و نتیجه گیریهای صورت گرفته در مورد آنها قوی هستند؟ اشتباههایِ متداول در چنین جاهایی یک کارِ واقعاً خوب را از یک کارِ بدساخت متمایز می کنند.
2- به خاطر داشته باشید که مراجعِ خوانده نشده و مرتبط را برای مطالعه های بعدی علامتگذاری کنید (این کار روشِ خوبی برای یادگیریِ بیشتر در مورد پیش زمینهٔ موضوعِ مقاله است).

مرحلهٔ دوم حدود یک ساعت طول می کشد. بعد از این مرحله شما بایستی محتوایِ اصلی مقاله را گرفته باشید و بتوانید نکاتِ اصلی آن را با دلایلِ کافی و مختصر برای یک شخصِ دیگر بیان کنید. این سطح از جزئیات برای مقاله ای مناسب است که علاقه مند آن هستید ولی در حوزهٔ تخصصیِ شما نیست.

گاهی اوقات پیش می آید که با وجود گذراندن مرحلهٔ دوم، مقاله قابل درک نیست که این امر ممکن است به خاطرِ جدید بودنِ موضوع و وجود کلمات تخصّصیِ ناآشنا باشد و یا اینکه ممکن است نویسندگان روش آزمایش یا اثباتی را استفاده کرده باشند که به سبب آن بخش قابل توجهی از مقاله قابل درک نیست؛ ممکن است مقاله ضعیف نوشته شده باشد و دارای ادعاهای تأیید نشده و ارجاعاتِ موضوعی (forward references) بیش از حد باشد؛ یا اینکه شب دیروقت است و شما خسته شده اید. اینک انتخاب با شماست: الف) مقاله را کنار بگذارید و امیدوار باشید که برای موفقیت در حوزهٔ کاریتان نیازی به دانستن آن ندارید؛ ب) بعد از خواندنِ پیش زمینهٔ موضوع دوباره آن را بخوانید؛ ج) ثابت قدم باشید و وارد مرحلهٔ سوم شوید.

مرحلهٔ سوم
برای فهمِ کاملِ مقاله و علی الخصوص اگر داورِ مقاله هستید، لازم است که مرحلهٔ سوم را نیز بگذرانید. نکتهٔ کلیدی این مرحله، تلاش برای اجرای دوباره و مجازیِ مقاله، با همان فرضهای نویسندگان است؛ با مقایسهٔ کارِ اصلی و کاری که بطورِ مجازی انجام داده اید، نه تنها نوآوریهای مقاله بلکه  فرضها و کاستیهای پنهانِ مقاله را نیز متوجه خواهید شد.

در این مرحله بایستی توجه زیادی به جزئیاتِ مقاله داشته باشید؛ بایستی فرضهای مطرح شده در هر ادعا را شناسایی کرده و به چالش بکشید؛ علاوه براین بایستی ببینید اگر خودتان بجای نویسنده بودید، چگونه یک ایدهٔ خاص را ارایه می کردید. مقایسهٔ کارِ اصلی با کارِ مجازی، بینشِ و آگاهیِ هوشمندانه ای در خصوصِ روشها و دلایلِ مطرح شده در مقاله به شما خواهد داد و می توانید این آگاهی را به مجموعهٔ مهارتهای خود بیافزایید. همچنین در خلالِ این مرحله، می توانید ایده هایی را برای کارهای آینده ثبت کنید.

این مرحله برای تازه کارها حدود چهار یا پنج ساعت و برای خوانندگانِ حرفه ای تقریباً یک ساعت زمان خواهد برد. در انتهای این مرحله بایستی بتوانید، ساختارِ مقاله را به یاری حافظه تان دوباره بسازید؛ نقاطِ قوت و ضعف آن را شناسایی کنید؛ و بطورِ دقیق، به فرضهایی که در ضمنِ کار مطرح شده، به ارجاعاتی که صورت نگرفته و به مسائلِ بالقوه در روشهای تحلیل و آزمایشِ بکار گرفته شده اشاره کنید.

زمانبندیِ بینِ مراحل
اَندریو سیمپسون از دانشگاه کویین ماری لندن می نویسد: “بهترین کارکردِ این فرآیند موقعی است که مدت زمانِ نسبتاً زیادی بین هر مرحله وجود داشته باشد. برای مثال، بیشترِ اوقات، بعد از جمع آوریِ شمارِ زیادی از مقالات، آنها را در عرض ده دقیقه بطور سریع مرور می کنم. گاه تا چند هفته طول می کشد که آنها را برای بار دوم بخوانم. در نهایت بعد از چند هفته یا حتی ماه دوباره آنها را می خوانم. بعد از این سه مرحله است که به درک بسیار خوبی از مقاله می رسم بطوریکه قبلاً به چنین درکی نرسیده بودم.” من با این روش موافقم، هرچند برای داوری مقالاتی که ضرب العجل دارند این روش نمی تواند مناسب باشد.

مطالعهٔ پیشینهٔ تحقیق
به هنگامِ مطالعهٔ پیشینهٔ تحقیق، مهارتهای خواندنِ مقاله در بوتهٔ آزمایش قرار می گیرند. ممکن است برای مطالعهٔ پیشینهٔ تحقیق دهها مقاله با موضوعاتی ناآشنا را بخوانید. چه مقالاتی را باید بخوانید؟ اینجا روشی را ارایه می دهم که بتوانید روشِ سه مرحله ایِ مطالعهٔ مقاله ها را در مطالعهٔ پیشینهٔ تحقیق بکار ببرید.

در وهلهٔ اول با استفاده از یک موتورِ جستجوی اسنادِ علمی مانند GoogleScholar و CiteSeerX و یک سری کلیدواژه ها که به درستی انتخاب شده اند، سه تا پنج مقالهٔ اخیر در حوزهٔ موضوع را بیابید. نگاهی کلی بر هر مقاله بیاندازید تا موضوعِ اصلی مقاله را دریابید. سپس قسمتِ “کارهای مرتبط” آنها را بخوانید. خلاصهٔ مختصری از کارهای اخیر و اگر خوش شانس باشید سرنخی از یک مقالهٔ مروری اخیراً چاپ شده را خواهید یافت. اگر چنین مقاله ای بیابید کارتان تمام است. در حالیکه به خاطرِ این شانسِ بزرگتان به خود تبریک می گویید آن مقالهٔ مروری را نیز بخوانید.

در صورتِ پیدا نکردنِ مقالهٔ مروری، در گامِ بعدی، مقالاتی را که مکرراً ارجاع داده شده اند و نامِ نویسندگانی که مکرراً در بخش مراجع آمده اند را بیابید. اینها مقالات و نویسندگان اصلی در حوزهٔ تحقیقیتان هستند. آن مقالات را دانلود کرده و به کناری بگذارید. سپس به وبسایتِ نویسندگانِ آن حوزه رفته و ببینید آنها کارشان را بیشتر در کجا ارایه می کنند. با این روش کنفرانسهای معتبر و اصلی در حوزهٔ کاریتان را خواهید شناخت. معمولاً بهترین نویسندگان در معتبرترین کنفرانسها کارشان را ارایه می دهند.

گام سوم این است که به وبسایت این کنفرانسها رفته و انتشاراتِ اخیر آنها را بدقت بررسی نمایید. معمولاً با یک نگاه سریع می توان کارهای مرتبط و باکیفیتِ بالا را شناسایی کرد. این مقالات به همراهِ مقالاتی که در مراحلِ قبل کنار گذاشتید نسخهٔ اول از مطالعهٔ مروری شما را تشکیل خواهد داد. در دو مرحله (مراحل دوم و سوم) این مقالات را بخوانید. اگر اکثریتِ مقالات به مقالهٔ اصلی دیگری ارجاع می دهند که آن را ندارید پیدایَش کرده و بخوانید. در صورت لزوم این مرحله را تکرار کنید.

مزیّتها
در 22 سالِ اخیر از این روش استفاده کرده ام تا بتوانم انتشارات یک کنفرانس را بخوانم؛ مقالات را داوری کنم؛ مطالعهٔ پیشینهٔ تحقیق انجام دهم؛ همچنین مروری سریع بر مقالات قبل از یک جلسهٔ علمی داشته باشم. این روشِ منظم مرا از اینکه در جزئیات غرق شوم باز می دارد، تا بتوانم دیدی کلی از مقاله بدست آورم؛ می توانم مدت زمانِ لازم برای مرورِ مقالات را تخمین بزنم؛ همچنین بسته به اینکه به چه چیزهایی نیاز دارم و چقدر زمان در اختیار دارم، می توانم عمقِ لازم برای بررسیِ یک مقاله را تعیین کنم.

نسخهٔ اصلی مقاله را می توانید از اینجا دانلود نمایید.

کارِ گروهی

دکتر فرهنگ می گوید: اگر قرار باشد قلهٔ اورست را فتح کنید تنهایی می روید یا دونفری؟!
البته ایشان این موضوع را برای ازدواج مطرح می کنند که به نظرم می شود آن را به کارهای پژوهشی نیز تعمیم داد.
کارِ پژوهشیِ موفق برای اینکه به سرانجام برسد فراز و نشیب هایِ بسیاری خواهد داشت.
در یک کارِ گروهیِ، کارها بین اعضا بر اساسِ استعداد و علاقهٔ هر شخص تقسیم می شود که این امر موجب آسانی و سریعتر پیش رفتن آن خواهد شد.
با اینکه انجامِ کارها به صورتِ گروهی اثربخشیِ بالایی دارد ولی بسیاری از مواقع چنین کارهایی ناتمام می مانند.
اما دلیلِ این امر چیست و یا بهتر است بپرسیم چگونه می توان این مسئله را حل کرد و از این ویژگیِ برجستهٔ کارهایِ پژوهشیِ موفق به نحوی عالی بهره برد؟