طولانی ترین شب سال مصادف است با هفته ی پژوهش؛
شب یلدا و هفته ی پژوهش بر شما مبارک باد
یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
طولانی ترین شب سال مصادف است با هفته ی پژوهش؛
شب یلدا و هفته ی پژوهش بر شما مبارک باد
مستند آموزشی راهنمای قدم به قدم تهیه ی لیست نویسندگان، ترتیب و افیلیشن نویسندگان برای مجلات ISI
ناشر: نشریه ی پزشک الکترونیک. دارای مجوز انتشار از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. (http://pezeshkelectronic.ir)
مؤلف: دکترمهرداد جلالیان (http://www.drmehrdad.com)
کیفیت فایل: پی دی اف قابل دانلود رایگان.
برخی از عناوین موضوعات این شماره به شرح زیر است:
1- نگارش لیست نویسندگان
2- افزودن افیلیشن نویسندگان
3- گام تکمیلی. ارائه دو مثال پیچیده تر
4- نکات مهم در انتخاب عناوین علمی برای نگارش افیلیشن
5- گامی فراتر. افیلیشن های چندگانه
6- نگارش افیلیشن بازنشسته ها و افراد فاقد افیلیشن
7- نگارش مشخصات نویسنده رابط
دربخشی از سخن ناشر این مستند آموزشی می خوانیم:
هدف از انتشار مقالات آموزشی مرتبط با تولید و انتشار علم تحت عنوان “ویژه نامه های آموزش در پژوهش” توسط نشریه پزشک الکترونیک، “آموزش به زبان ساده” مهمترین نکاتی است که پژوهشگران را در اجرای درست پژوهش و تولید و انتشار علم یاری نماید. لازم به توضیح نیست که مجموعه مقالات و مستندات آموزشی و پژوهشی این نشریه هیچ گاه جایگزین آموزش حرفه ای پژوهش دردانشگاه ها نیست و ما تنها به عنوان به اشتراک گزاردن تجربیات گرانبهای علمی نویسنده این مجموعه مقالات به آن می نگریم.
در ادامه، توضیحاتی در خصوص یک سری از قالبهای متداولِ تصویر، ارائه می شود که مانند مطلب قبلی، ترجمه و تلخیصی از راهنمای artwork مؤسسه ی Elsevier است.
EPS (Encapsulated PostScript)
توسط زبان PostScript ساخته می شود. برای تصاویر برداری مانند نمودارهای آماری، جدولهای اطلاعات، رسم فنی و تصاویر علامت گذاری شده استفاده می شود. به دلیل اینکه با استفاده از بردارها رسم می شود مستقل از dpi یا وضوح تصویر است؛ مگر اینکه یک تصویر Bitmap در آن تعبیه شده باشد.
JPEG (Joint Photographic Document Format)
قالب تصویری است که با حذف اطلاعات غیرمهم از تصویر، آن را فشرده می کند. برای نمایش تصاویر half tone رنگی و grayscale مناسب است.
TIFF (Tagged Image File Format)
برای نمایش تصاویر halftone رنگی، bitmap-line art و grayscale مناسب است.
PDF (Portable Document Format)
به سرعت در حال تبدیل شدن به یک قالب استاندارد برای اسناد می باشد و می تواند به عنوان یک قالب برای هر نوع تصویری، بیشترین استفاده را در آینده داشته باشد.
GIF (Graphic Interchange Format)
قالبی است که امروزه در سطح وب بیشتر استفاده می شود؛ و بیشتر برای نمایش تصویر در صفحه ی کامپیوتر مناسب می باشد. dpi آن در حد 72 است و برای اهداف چاپ کیفیت مناسبی ندارد. همچنین به دلیل اینکه تنها شامل 256 رنگ است برای چاپ عکسها پ تصاویر halftone مناسب نیست.
MS Office Formats
تصاویری هستند که بصورت یکی از قالبهای word یا excel یا powerpoint در نرم افزار office مایکروسافت تولید، ذخیره و ارائه می شوند.
مجلات علمیِ مختلف، تأکید فراوانی بر کیفیتِ مطلوب تصاویر دارند. در توضیحِ خواسته هایشان، گاه واژگانی را بکار می برند که تخصصیِِ کار با تصاویر است. سعی کرده ام تعدادی از واژگان مهم و کاربردی در این خصوص را انتخاب و توضیحی مختصر درباره ی هر یک از آنها ارائه دهم. قسمت اعظمی از مطالبی که در ادامه می آید از راهنمای artwork مؤسسه ی Elsevier ترجمه و تلخیص شده است. و برای تصاویر از Wikipedia استفاده شده است.
RGB
سیستم رنگی است متشکل از رنگهای red و green و blue. هر رنگِ قرمز، سبز و آبی در سیستم رنگیِ RGB، می توانند 256 رنگ مختلف را پوشش دهند؛ بطوریکه در کنار هم بالای 16 میلیون نوع رنگ را پوشش می دهند.
CMYK
سیستم رنگی است متشکل از رنگهای Cyan و Magneta و Yellow و Black.
Wikipedia +
pixel
کوچکترین جزئی از اطلاعات، در یک تصویر را گویند که بصورت دوبعدی و شبکه ای قرار می گیرند؛ با نقطه، مربع، یا مستطیل مشخص می شوند؛ و در کنار هم تصویر کلی را نمایش می دهند. هر پیکسل با توجه به سیستم رنگی RGB یا CMYK حاوی یک مقدار است.
resolution / d.p.i: dot per inch
تعداد نقاط یا پیکسلها، در فاصله ی یک اینچ را dpi می گویند؛ به آن وضوح تصویر نیز می گویند. وضوح مناسب برای چاپ، بین 300dpi تا 3300dpi متغیر است.
bitmap/raster image
تصویر بصورت شبکه ای از سلولهاست که هر سلول (نقطه، پیکسل یا مربع) تنها حاوی یک رنگ است. (شبیه الگوهای طراحی فرش)
Wikipedia +
vector image
تصویری است که بر اساس بردار و عبارتهای ریاضی برای خط، دایره، منحنی و غیره، ذخیره و ترسیم می شود.
wikipedia +
line art
تصویری است که در آن خطوط و منحنیها در یک صفحه با پس زمینه ی یک رنگ ترسیم می شوند. (مانند رسم یک چهره با مداد)
Wikipedia +
halftone
یک تصویر مانند عکس یا میکروگراف است که در آن از نقاط با سایه ها و اندازه های مختلف استفاده می شود. می تواند رنگی یا سیاه و سفید باشد.
Wikipedia +
combination art
تصویری ترکیبی از line art و halftone می باشد.
gray scale
تصویری است که در آن از دو رنگ سیاه و سفید و طیف بین آنها برای نمایش استفاده می شود.
Wikipedia +
مطالعه، امری است که همیشه با آن سر و کار داریم: وقتی کتابی مورد علاقه را می خوانیم؛ وقتی روزنامه یا مجله ای را ورق می زنیم؛ وقتی مهارتی را یاد می گیریم؛ وقتی مطالب کلاس درس را می خوانیم؛ وقتی برای امتحان آماده می شویم؛ وقتی در حال پژوهش درباره ی موضوعی خاص هستیم؛ و وقتی مقاله ای را مرور می کنیم. مثالها برای مطالعه بسیارند. به طور کلی هرگاه به نوشته ای نگاه می کنیم یا حتی فایل صوتی یک کتاب را می شنویم، در حال مطالعه هستیم.
با اندکی تأمل درباره ی مطالعه و کاربردهای آن متوجه می شویم که چقدر این امر می تواند در زندگیمان مؤثر باشد. برای موضوعی تا این حد تأثیرگذار، آیا برنامه ای داریم!؟ آیا روشهای مطالعه ی صحیح را می دانیم!؟
با یک جستجوی ساده، می توان به دریایی از مطالب دراین باره دست یافت. محققین بسیاری در این امر نوشته اند و صحبت کرده اند. از اهمیت آماده شدن برای مطالعه گفته اند؛ مثل یک ورزشکاری که قبل از شروعِ کارش، با لباس مناسب و در یک مکان مناسب نرمش می کند. از اهمیت طرح سؤال قبل از مطالعه گفته اند؛ برای اینکه دریابیم واقعا به دنبال چه هستیم. از اهمیت خواندن، فهم مطلب و یادداشت برداری گفته اند؛ چراکه از حواشی صرفنظر می کنیم و به اصل مطلب می پردازیم. از تکرار و بازگویی مطالب برای خود گفته اند؛ وقتی که مطالب را برای خود بازگو می کنیم و حواس خود را در خدمت می گیریم تا مطالب را خوب دریابیم. و از مرور با بازه های زمانی مختلف ساعتی، روزانه، هفتگی، ماهانه و … گفته اند؛ وقتی که مرور ارزشی چندین برابر خواندن اولیه پیدا می کند.
در وبنوشت امروز قصد دارم مشوقِ خواننده ی این سطور باشم، تا خود دست به صفحه کلید رایانه اش ببرد و به جستجوی روشهای صحیح مطالعه بپردازد و اگر وقت و حوصله اجازه می داد، برایمان در این باره بنویسد.
گاه پژوهشگرانی را می بینم که از نوشتن هراس دارند و گاه آنچنان نوشتن را به تعویق می اندازند که دستاوردی مهم را ارزان از دست می دهند. کارشان به دلیل خوب نوشته نشدن در یک کنفرانس معمولی هم به سختی پذیرش می شود.
ریشه ی هراسِ پژوهشگر در نوشتن چیست؟ شاید بتوان ریشه ی آن را در تسلط و مهارت پایین وی در نوشتن جستجو کرد. مهارتی که اگر کافی باشد تأثیری شگفت انگیز در پیشرفت و ارتقای وی ایفا خواهد کرد.
نوشتن به مهارتهای مختلفی نیاز دارد. باید با واژگان آشنا باشیم؛ حروف اضافه را درست بکار ببریم؛ کاربرد علایم سجاوندی را خوب بدانیم؛ بتوانیم یک بند یا پاراگرافِ صحیح بنویسیم؛ ساده و پرمحتوا بنویسیم؛ از حشو و مطالب زاید بپرهیزیم و …
باید برای کسب مهارتِ نوشتن وقت گذاشت. در هر سطحی که باشیم می توانیم نوشتن را شروع کنیم و این کار را باید انجام دهیم. بخاطر اینکه با نوشتن است که نوشتن را می آموزیم. و البته همیشه باید در حال یادگیری باشیم.
برای نوشتن باید صبر و حوصله داشت. پژوهشگرانی هستند که بسیار مطالعه می کنند، داده ها را جمع آوری می کنند، روی آنها تحلیل و بررسی انجام می دهند و همین که به یک نتیجه قابل چاپ رسیدند از حرکت باز می ایستند و سریع می خواهند آن را چاپ و ارایه کنند. در حالی که باید حوصله به خرج داد و طرحی کامل و کلی را آماده کرد و بعد نوشتنِ بند به بند را آغاز کرد.
نوشتن کار سختی نیست و البته کار مفرحی نیز است، اگر آن را به قسمتهای کوچک تقسیم کنیم. یک متن طولانی به یکباره نوشته نشده است. تکه تکه و بند به بند آماده شده است. به قول معروف یک فیل را چگونه می خورند: لقمه لقمه! نوشته را باید تدریجاً خلق کرد. گاه گاهی که وقت اضافه ای یافتیم یا ساختیم! باید بنشینیم و بدور از یادداشتها و منابع اطلاعاتی خود، جمله یا جملاتی را خلق کنیم و در بایگانی نوشته های خود نگهداریم تا به وقتش آن را به طرح کلی کارمان اضافه کنیم.
شاید برایتان جالب باشد که مطالب اصلی این نوشته را نزدیکِ زمان غروب آفتاب در یک اتوبوس بین شهری نوشتم.
آقای حسن اسلام پور در مقاله ای تحت عنوان «سه اصل روششناختي در آموزش مهارتهاي پژوهشي» به موضوع مهم پژوهش و مهارتهای موردنیاز آن می پردازند. ایشان مهارتهای پژوهش را در سه دسته طبقه بندی می کنند، که فهرستی از آنها برای آشنایی و همچنین جهت دهی به امرِ یادگیریِ پژوهش در ادامه می آید:
الف) دوران آغازین؛ مقدماتِ پژوهش
آزمايش قلم براي درستنويسي فارسي؛
استفاده از رايانه؛
تدوين طرح ساده براي تحقيق؛
تندخواني و افزايش بهرهوري؛
روش آموزش دوجانبه؛
روش پرسيدن دوجانبه؛
روش مرور؛
روش مطالعه (و شرايط عمومي آن)؛
روش مطالعه ی مِردِر؛
روش مطالعه ی مشاركتي؛
روش مطالعه به روش «پس ختام»؛
روش مطالعه ی خواندن اجمالي؛
روش مطالعه ی دقيقخواني؛
مديريت حافظه؛
مهارت آيين و علائم نگارش؛
مهارت استفاده از نرمافزار كتابخانه؛
مهارت تجسم ذهني مطالب؛
مهارت تصميمسازي و نيت؛
مهارت تطبيق و مقايسه؛
مهارت در روش يادسپاري؛
مهارت طرح پرسش؛
مهارت واژهگزيني؛
مهارت يادداشتبرداري؛
مهارت جملهنويسي.
ب) دوران میانی؛ پژوهشِ مقدماتی
آشنايي با نرمافزارهاي رشته؛
پيشينهيابي پژوهشهاي مسئله؛
تبارشناسي موضوع؛
تدوين طرح ساده براي تحقيق؛
تبديل مشكل به مسئله؛
تبديل موضوع به مسئله؛
تعيين اهداف پژوهش؛
تعيين پيشفرضها و مباني؛
تعيين دامنه پژوهش؛
طراحي پرسشهاي اصلي و فرعي؛
عنوانيابي و شرايط آن؛
فيشنويسي مطالب؛
خلاصهنويسي تخصصي؛
گونهشناسي پژوهش مورد نظر؛
روشيابي پژوهش؛
روش مطالعه ی مطالب سخت و مشكل؛
روش مطالعه ی اكتشافي؛
روش مطالعه ی تجسسي؛
مهارت آدرسدهي سلسلهمراتبي مطالب؛
مهارت تجزيه ی موضوع؛
مهارت تحليل مفهومي متن؛
مهارت تحليل گزارهاي متن؛
مهارت تدوين چكيده؛
مهارت تصحيح؛
مهارت تطبيق و مقايسه ی ساده؛
مهارت تعيين واژگان كليدي؛
مهارت تفسير؛
مهارت تقرير؛
مهارت توجيه؛
مهارت مقدمهنويسي؛
مهارت مقولهبندي (از راه طرح پرسش)؛
مهارت مقايسه ی دو اثر.
ج) دوران نهایی؛ پژوهش حقیقی
پيشينهيابي خود مسئله؛
فرضيهسازي؛
فيشنويسي نمايهاي؛
فهم دقيق متون تخصصي؛
مسئلهشناسي عميق؛
روش مطالعه ی انتقادي؛
روش تجسسي؛
مهارت اعتباريابي فرضيهها؛
مهارت تجزيه ی مسئله؛
مهارت تحليل مدعا يا نظريه؛
مهارت تدوين بدنه ی مسئله؛
مهارت تدوين نتيجه؛
مهارت تصحيح؛
مهارت تعيين واژگان كليدي؛
مهارت تمييز ادله از مباني؛
مهارت مسئلهيابي؛
مهارت نقد چكيدهها.
منبع: ح. اسلام پور، سه اصل روششناختي در آموزش مهارتهاي پژوهشي
مجله ی پژوهش، سال اول، شماره دوم، پاييز و زمستان 1388، ص 75 ـ 100
شماره ی ISSN و یا عنوان مجله را برداشته و در آدرس زیر آن را جستجو می کنیم:
مطلبِ زیر حاصلِ خاطره ای است که از آقایِ دکتر رضا ابراهیم پور شنیده ام.
برای نوشتنِ مقالات، ایشان ابتدا مواردِ زیر را اجرا می کردند
1- جمع آوریِ مقالات
2- مطالعهٔ آنها
3- رسیدن به یک ایدهٔ جدید
4- بررسیِ جدید بودنِ ایده
5- پیاده سازی و آنالیز (شبیه سازی)
6- مطالعهٔ دوباره و اصلاحِ ایده
7- ایدهٔ قابلِ انتشار
8- آغاز به نوشتنِ مقاله
در مرحلهٔ بعد، استاد راهنمایِشان، آقایِ دکتر احسان الله کبیر، از ایشان خواسته بودند که مراحلِ زیر را انجام دهند
1- در سه پاراگراف الف) هدف، ب)روش و پ) چگونگیِ ارایهٔ نتایج را بنویسید. همچنین مراجعِ اصلی را مشخص نمایید.
2- فهرستِ عنوانهای بخشهای مختلفِ مقاله را بنویسید.
3- از نظرِ فنّی بنویسید و به چگونگیِ نگارش نپردازید. لازم است این مطالب را پوشش دهید: مقدمه (مرور بر کارهای مشابه، جایگاه کار شما در بین آنها)، توضیحِ روش، معرفی مجموعهٔ داده، شرایطِ آزمایش، نتایجِ آزمایش، نتیجهگیری، چکیده و مراجع.
4- مقاله را از دیدِ خواننده (داور) بنویسید. یک روز را تعطیل کنید. در محیطی آرام (در هوای آزاد) دوباره مقاله را اصلاح نمایید.
5- مقاله را به فرمتِ کنفرانس یا مجله درآورید.
6- چکیده را بخوانید و در صورتِ لزوم اصلاح نمایید.
بعد از انجامِ هر مرحلهٔ فوق، ایشان مقاله را برایِ استادشان می فرستادند و استادشان مواردِ نوشته شده را تغییر نمی دادند، بلکه درست یا نادرست بودنِ نوشته ها را مشخص کرده و بعد از اسکنِ تصویر آن را برگشت می دادند.
به گفتهٔ ایشان نکاتِ زیر بایستی در حینِ نوشتنِ مقاله رعایت می شد
– نوشتنِ مقاله حتماً گام به گام انجام شود.
– در هر گام با مؤلفانِ دیگر مشورت و مقاله اصلاح گردد.
– برای گرفتنِ نظرات اصلاحیِ مؤلفانِ دیگر، مقاله را بصورتِ یک خط در میان در اختیارِ آنها قرار دهید.
– بخشِ قدردانی فراموش نشود.
– ترتیبِ نام مؤلفان درست باشد (در کارِ تحقیقاتی انجام شده نفرِ اول بیشترین سهم را داشته باشد و نفراتِ بعدی به نسبتِ سهمشان؛ ضمناً اگر تأثیر گذاری از حدی کمتر شود دیگر از نویسندگان محسوب نشده و در بخشِ قدردانی از زحمتهایشان تقدیر می شود).
– آدرسِ درستِ مؤلفان از آنها گرفته شود.
– هنگامِ ارسالِ مقاله به مجله یا کنفرانس فراموش نکنید که یک نسخه از آن را هم به دیگر مؤلفان ارسال نمایید.
در نهایت از ایشان متشکرم که چنینِ روشِ کارایی را مطرح نمودند.
می خواهیم پیشینهٔ تحقیق در یک موضوعِ خاص را مرور کنیم. در پایگاه های دادهٔ علمی جستجو کرده ایم و به عنوان مثال، 50 مقاله را یافته ایم. حال برای نظم بخشیدن به مقالات چه باید کرد؟ یک راهش این است که اصلاً آنها را دسته بندی نکنیم؛ که در آن صورت قانونِ نظم در موفقیت را زیر پا گذاشته ایم و نتیجهٔ لازم حاصل نخواهد شد. راهِ دیگرش این است که یک فایلِ متنی باز کنیم؛ جدولی ایجاد کرده و در آن، مقالات را بر حسبِ نامِ نویسنده/گان، سالِ چاپ، عنوانِ مقاله، روشِ موردِ استفاده و … دسته بندی کنیم. و شاید بهترین راه، استفاده از یک نرم افزارِ مدیریتِ مراجع همچون Mendeley باشد.
با Mendeley می توانیم:
از جوانبِ مختلف، مقالاتِ خود در یک حوزهٔ خاص را دسته بندی کنیم.
با توجه به شیوه های مختلفِ ارجاع دهی در مجلّات یا کنفرانسها، بخشِ مراجعِ مقالهٔ خود را به سادگی در یک فایلِ متنی (مانند MS Office Word یا Latex) ایجاد کنیم.
یک گروهِ تحقیقاتی تشکیل داده و فایلهایمان را به اشتراک بگذاریم؛ همچنین همدیگر را از پیشرفتِ کار مطلع کنیم.
داخلِ مقالاتِ جستجو کنیم.
یادداشتی بر مقالات بنویسیم.
مقالاتِ موردِ علاقهٔ خود را مشخص کنیم.
مقالات را مستقیماً از پایگاههای دادهٔ علمی دریافت کرده و دسته بندی کنیم.
از هر نقطهٔ دنیا که بخواهیم به مقالاتِ دسته بندی شدهٔ خود دسترسی داشته باشیم.
برای شروع می توانید از سایتِ Mendeley نرم افزار را دانلود نمایید.
آقای آرمین کامفیروزی در وبسایتِ شخصیِ خود یک فایلِ ویدیویی را برای آموزشِ مقدماتیِ Menedeley آماده کرده اند، که می توانید از اینجا دانلود نمایید. فقط لازم به ذکر است که “برای کاهشِ اندازهٔ ویدیو و بالا نگه داشتنِ کیفیتِ تصویر از تکنیک های فشرده سازیِ ویدیوییِ ویژه بهره برده شده و برای همین برخی از Playerها درست این ویدیو را پخش نمی کنند. پیشنهاد می شود با KM Player و یا VLC Player ویدیو را ببینید.” همچنین ایشان در مطلبِ دیگری به پرسش و پاسخ های رایج پیرامونِ Mendeley پرداخته اند که مطالعهٔ آن نیز می تواند سودمند باشد.
با نصبِ Mendeley، بصورتِ حرفه ای واردِ کارِ مرورِ مقالات شویم.