مجلات علمیِ مختلف، تأکید فراوانی بر کیفیتِ مطلوب تصاویر دارند. در توضیحِ خواسته هایشان، گاه واژگانی را بکار می برند که تخصصیِِ کار با تصاویر است. سعی کرده ام تعدادی از واژگان مهم و کاربردی در این خصوص را انتخاب و توضیحی مختصر درباره ی هر یک از آنها ارائه دهم. قسمت اعظمی از مطالبی که در ادامه می آید از راهنمای artwork مؤسسه ی Elsevier ترجمه و تلخیص شده است. و برای تصاویر از Wikipedia استفاده شده است.
RGB
سیستم رنگی است متشکل از رنگهای red و green و blue. هر رنگِ قرمز، سبز و آبی در سیستم رنگیِ RGB، می توانند 256 رنگ مختلف را پوشش دهند؛ بطوریکه در کنار هم بالای 16 میلیون نوع رنگ را پوشش می دهند.
CMYK
سیستم رنگی است متشکل از رنگهای Cyan و Magneta و Yellow و Black.
Wikipedia +
pixel
کوچکترین جزئی از اطلاعات، در یک تصویر را گویند که بصورت دوبعدی و شبکه ای قرار می گیرند؛ با نقطه، مربع، یا مستطیل مشخص می شوند؛ و در کنار هم تصویر کلی را نمایش می دهند. هر پیکسل با توجه به سیستم رنگی RGB یا CMYK حاوی یک مقدار است.
resolution / d.p.i: dot per inch
تعداد نقاط یا پیکسلها، در فاصله ی یک اینچ را dpi می گویند؛ به آن وضوح تصویر نیز می گویند. وضوح مناسب برای چاپ، بین 300dpi تا 3300dpi متغیر است.
bitmap/raster image
تصویر بصورت شبکه ای از سلولهاست که هر سلول (نقطه، پیکسل یا مربع) تنها حاوی یک رنگ است. (شبیه الگوهای طراحی فرش)
Wikipedia +
vector image
تصویری است که بر اساس بردار و عبارتهای ریاضی برای خط، دایره، منحنی و غیره، ذخیره و ترسیم می شود.
wikipedia +
line art
تصویری است که در آن خطوط و منحنیها در یک صفحه با پس زمینه ی یک رنگ ترسیم می شوند. (مانند رسم یک چهره با مداد)
Wikipedia +
halftone
یک تصویر مانند عکس یا میکروگراف است که در آن از نقاط با سایه ها و اندازه های مختلف استفاده می شود. می تواند رنگی یا سیاه و سفید باشد.
Wikipedia +
combination art
تصویری ترکیبی از line art و halftone می باشد.
gray scale
تصویری است که در آن از دو رنگ سیاه و سفید و طیف بین آنها برای نمایش استفاده می شود.
Wikipedia +